
شاید شما نیز بارها با این واژه روبهرو شدهاید اما هنوز با مفهوم دقیق آن آشنایی نداشته باشید. در این آموزش از قصد داریم به طور کامل با مفهوم استارتآپ آشنا شده و ببینیم چگونه میتوانیم یک استارت آپ موفق را برای خود راهاندازی کنیم.
واژهی استارتآپ (Startup) چندان قدیمی نیست و حدود 2 دهه از عمر آن میگذرد. تعاریف زیاد و بعضا نادرستی برای این واژه ارائه شده است و بهتر است بدانید یک اپلیکیشن یا وبسایت لزوما استارتاپ نیست. یک رویداد یا همایش مرتبط با کارآفرینی استارتاپ نیست و یک شرکت کوچک کامپیوتری نیز لزوما یک استارتاپ به شمار نمیرود. استارت آپ مفهوم دقیقی دارد که در ادامه با آن آشنا میشویم.
استارتاپ چیست؟
استارتاپ به کسبوکاری نوپا گفته میشود که با ارائهی راه حلی خلاقانه برای رفع یک نیاز به سرعت رشد کرده و به درآمد میرسد. استارتاپها معمولا با ریسکپذیری بسیار زیادی همراه هستند و از آنجایی که یک فرایند کارآفرینی محسوب میشوند، احتمال شکست و عدم موفقیت آنها نیز وجود دارد، استارتاپها معمولا دارای 2 مشخصهی مهم هستند:
- تکرار پذیری
- مقیاس پذیری
تکرارپذیر بودن یک کسبوکار بدین معناست که بتوان مدل درآمدی آن را بارها و بارها تکرار کرد که در هر تکرار درآمد کسبوکار افزایش خواهد یافت. به عنوان مثال اگر خروجی یک استارتاپ محصولی فیزیکی است، باید بتوان آن را به تولید انبوه رساند، یا خدمات آن را در اختیار تعداد زیادی کاربر قرار داد.
از سوی دیگر مقیاسپذیر بودن یعنی بتوان مدل درآمدی کسبوکار را با افزایش نیروهای انسانی یا منابع مالی گسترش داده و بدین ترتیب ارزش افزودهی بیشتری برای آن کسبوکار ایجاد کرد. کسبوکاری که این دو ویژگی را در خود داشته باشد، میتوان آن را یک کسبوکار قابل رشد و سودآور بهحساب آورد.
اجازه دهید این دو مفهوم را با مثالی ساده شرح دهیم تا بیشتر برای شما قابل فهم شود. تاکسی اینترنتی اسنپ را در نظر بگیرید، در ابتدای شروع فعالیتش هم شرط تکرار پذیری و هم شرط مقیاس پذیری را دارا بود. یعنی همان خدمتی که به یک مسافر ارائه میشود قابل ارائه به میلیونها نفر دیگر نیز هست و هیچ محدودیتی در افزایش تعداد کاربران ندارد.
علاوهبر این با افزایش تعداد رانندگان (منابع انسانی) و بدون تغییر در هزینههای شرکت، میزان درآمد و ارزش افزودهی آن نیز افزایش خواهد یافت و این یعنی اسنپ یک کسبوکار مقیاس پذیر بوده و بدون هیچ هزینهی اضافهای امکان رشد دارد.
تاریخچه استارتاپ چیست؟
تاریخچه استارتاپها و نحوه تاسیس آنها به سالیان دور و دراز قبل باز میگردد. امروزه بسیاری از روشها برای تاسیس یک بیزینس وجود دارد که بسیاری از آنها در قدمهای اولیه به سود خوبی دست پیدا میکنند. اما ایده استارت آپ که در سالهای قبل از ۲۰۰۰ میلادی ارائه شد، تمرکز زیادی روی شروع از صفر دارد و بر اساس یک ایده تجاری یا علمی سعی در تولید دانش، درآمد یا ارزش دارد. جالب است تا بدانید اولین استارتاپها در دهه اول ۱۹۰۰ میلادی شروع به کار کردند و این زمانی بود که فردی به نام دکتر بیکلند با یک ایده در حوزه محصولات شیمیایی موفق به شروع یک شرکت شد.
ایده وی در ابتدا مطالعه واکنش شیمیایی بین فنول و فرمالدهید بود که در نهایت به تولید اولین پلاستیک سنتز شده منجر شد. این ایده شروعی بود تا متخصصان در دنیای فناوری و صنایع الکترونیکی بتوانند از محصول تولید شده استفاده کنند و بر همین اساس پیشرفت عظیمی در این حوزه به وجود آمد. این تنها ایده استارتاپی نبود که در آن سالها به نتیجه مطلوبی دست پیدا کرد و درست چند سال بعد یعنی در سال ۱۹۱۳ بود که شرکت فورد با هدف ایجاد یک خط مونتاژ استارت یک پروژه عظیم جهانی را زد.
البته، حوزه تولید و فناوری تنها بخشی نیست که از وجود استارتاپها به بهترین مزایا دست پیدا کردند و باید اشاره کرد که بخش محصولات غذایی و فروشگاههای محصولات نیز در سالهای میانی صده ۱۹۰۰ از وجود Startupها بهره مند شدند. در سال ۱۹۳۰ اولین فروشگاه محصولات مورد نیاز خانوار در آمریکا تاسیس شد که به عنوان یک ایده استارتاپی شروع به کار کرد و هدف از آن فراهم کردن تمامی محصولات مورد نیاز در یک فروشگاه جمع و جور بود.
اچپی دیگر شرکتی بود که بر اساس یک ایده کوچک شروع به کار کرد و استارت پروژه آن در سال ۱۹۳۹ میلادی زده شد. اولین محصول این شرکت یک نوسان ساز ساده صوتی بود که با موفق شدن آن، موسس این شرکت تصمیم گرفت پا در عرصه پر سود محصولات الکترونیکی بگذارد.
آیا استارتاپها حتما در زمینهی تکنولوژی فعالیت میکنند؟
اکثر استارتاپهایی که در اطرافمان میبینیم به نوعی با دنیای آیتی و تکنولوژی مرتبط هستند و میتوان آنها را نوعی کسبوکار آنلاین دانست. اما حقیقت این است که یک استارتاپ الزاما به صورت آنلاین نیست، هرچند کسبوکارهای آنلاین و تجارت الکترونیک بهدلیل داشتن بازار هدف بزرگتر، فضای رشد بیشتری را برای صاحبان کسبوکار فراهم میکند.
بنیانگذار (Founder) استارتاپ به چهکسی میگویند؟
بنیانگذار یک کسبوکار معمولا علاقهای به کار کردن برای دیگران نداشته و تمایل دارد کسبوکار خودش را راه اندازی کرده و آن را مدیریت کند. اینگونه افراد معمولا ریسکپذیر بوده و قادرند مسئولیت هدایت یک کسبوکار را برعهده بگیرند.
معمولا کسبوکارهای بزرگ میتوانند چندین بنیانگذار داشته باشند که در این صورت به آنها همبنیانگذار (Co-Founder) نیز گفته میشود.
شتابدهندهی استارتاپ چیست؟
اکثر کسبوکارهای نوپا در ابتدا به شکل یک ایدهی خام مطرح میشوند و در صورتی که توجیهپذیر باشند امکان جذب سرمایه برای آنها فراهم میشود. شتابدهندهها مراکزی هستند که در ابتدای راه یک استارتاپ به آن کمک میکنند تا با سرعت بیشتری رشد کرده و بتواند اقدام به جذب سرمایهگذار نماید.
به عنوان مثال ارائهی آموزشهای رایگان به اعضای تیم، تخصیص بودجه اولیه جهت تهیهی منابع مورد نیاز، فضای کار رایگان و… نمونههایی از خدمات ارائهشده توسط مراکز رشد و شتابدهی هستند. البته که این خدمات به صورت رایگان در اختیار شما قرار نخواهد گرفت و در ازای آن باید درصدی از میزان سود کسبوکارتان را با این مراکز شریک شوید.
شاید با مطالعهی این مقاله شما نیز علاقهمند شده باشید کسبوکار نوپای خود را راهاندازی کنید. برای این منظور لازم است تا نکاتی را با شما در میان بگذاریم، در ادامهی این آموزش با همیار آیتی همراه باشید.
چگونه میتوانیم یک استارتاپ راهاندازی کنیم؟
مهمترین نکتهای که قبل از راهاندازی یک کسبوکار باید به آن توجه داشته باشید، ریسکپذیر بودن این فرایند است. اگر محصول یا خدمتی که ارائه میدهید آن چیزی نباشد که جامعه واقعا به آن نیاز دارد، کسبوکار شما با شکست مواجه خواهد شد.
همچنین هدایت یک کسبوکار هرچند در ابتدا کاری لذتبخش به نظر میرسد، اما باید بدانید سعی و تلاش بسیاری میطلبد. شما باید بتوانید بهخوبی بحرانهای پیشآمده برای کسبوکارتان را پشتسر بگذارید و در شرایطی لازم است تا بیش از حد معمول روی استارتاپتان کار کنید.
اگر فکر میکنید از پس مدیریت یک کسبوکار برمیآیید وقت آن است که دستبهکار شده و ایدهپردازی کنید، مراحلی که باید برای راهاندازی یک استارتاپ پشتسر بگذارید عبارتند از:
- ایدهپردازی
- یافتن همتیمی
- جذب سرمایه
یکی از مهمترین عواملی که موفقیت استارتاپ شما را تضمین میکند یافتن یک ایدهی بکر و قابل اجراست. پس در اطراف خود جستجو کنید مردم چه نیازهایی دارند که هنوز راهحلی برای آن وجود ندارد؟ آیا میتوانید یک نیاز اساسی از مردم را بهگونهای سادهتر برای آنها حل کنید؟
به عنوان مثال اسنپ را در نظر بگیرید، تا قبل از بهوجود آمدن این استارتاپ نیز امکان جابهجایی با تاکسی برای مردم فراهم بود. اما اسنپ این فرایند را تا حد بسیار زیادی ساده کرد و توانست آنرا با قیمت مناسبتر و کیفیت بهتری در اختیار افراد قرار دهد. به همین دلیل این بیزینس توسط جامعه پذیرفته شد و در مدت زمانی کوتاه به درآمدی چشمگیر رسید!
گام دوم برای راهاندازی یک کسبوکار نوپا، یافتن یک شریک و همتیمی خوب و قابل اطمینان است. وجود یک شریک علاوهبر اینکه میتواند در کاهش هزینههای استارتاپ به شما کمک کند، قدرت کسبوکار شما را نیز افزایش خواهد داد. البته لازمهی آن انجام کار تیمی (Team work) و تقسیم وظیفهی صحیح است.
به عنوان مثال فرض کنید شما بازاریابی و دیجیتال مارکتینگ میدانید و برای راهاندازی کسبوکار خود به یک برنامهنویس احتیاج دارید. در چنین شرایطی اگر بتوانید یک برنامهنویس خوب را به عنوان همتیمی انتخاب کنید علاوهبر اینکه دیگر احتیاجی به استخدام برنامهنویس نخواهید داشت و هزینههای شما به شدت کاهش مییابد، خواهید توانست به خوبی تقسیم وظیفه کرده و کسبوکارتان را بهپیش ببرید.
همواره این نکته را به خاطر داشته باشید که «نداشتن تیم، از داشتن یک تیم ناکارآمد بهتر است» پس در مرحلهی انتخاب همتیمی تمام دقت خود را بهکار بگیرید.
پس از اینکه یک تیم خوب پیدا کردید و ایدهی خود را یافتید، وقت آن است که طرحتان را بهچالش کشیده و از آن بازخورد بگیرید. در این گام بهترین راهحل ارائهی یک نسخهی کوچک و قابل اندازهگیری از طرح است، اصطلاحا این نسخه را MVP یا کمینه محصول قابل اندازهگیری مینامند.
در این قسمت کافی است یک نمونهی بسیار ساده و ابتدایی از ایدهی خود را پیادهسازی کرده و واکنش افراد را نسبت به آن بسنجید، در صورتی که احساس کردید این ایده مورد پذیرش مردم است، میتوانید با پرزنت خوب ایدهتان یک سرمایهگذار قابل قبول یافته و اقدام به راهاندازی کسبوکارتان نمایید.
البته که برخی از کسبوکارها احتیاجی به جذب سرمایهی اولیهی چندانی ندارند. اما شاید بخواهید مقداری سرمایه برای تبلیغات و برندینگ استارتاپتان هزینه کنید. این مرحله کاملا به تصمیم شما و تیمتان بستگی دارد، میتوانید برای جذب بودجه با افرادی که علاقهمند به سرمایهگذاری هستند توافق کنید یا خودتان مقداری بودجهی اولیه برای شروع کسبوکارتان اختصاص دهید.
لیناستارتاپ (Lean Startup) چیست؟
یکی از واژههایی که احتمالا با ورود به دنیای استارتاپی بهوفور با آن مواجه خواهید شد، مفهوم لیناستارتاپ یا استارتاپ ناب (نوپای ناب) است.
لین استارتاپ در حقیقت روشی است که ریسک راهاندازی یک کسبوکار نوپا را تا حد زیادی کاهش داده و به بنیانگذاران استارت آپ کمک میکند تا همزمان با توسعهی محصولشان وضعیت بازار و مشتری را نیز زیر نظر داشته باشند، راهاندازی یک نسخهی MVP یکی از این روشهاست.
اگر قصد راهاندازی استارتاپ خودتان را دارید، توصیه میکنیم حتما در خصوص متدولوژی لیناستارتاپ مطالعه کرده و مطابق آن عمل کنید تا ریسک راهاندازی کسبوکارتان تا حد ممکن کاهش و امکان موفقیت آن افزایش یابد.
مفهوم استارتاپ یونیکورن چیست؟
استارتاپ تکشاخ یا یونیکورن (Unicorn Startup) به استارتاپهایی گفته میشود که به سرعت رشد کرده و ارزش آنها به بیش از 1 میلیارد دلار میرسد.
رویدادهای استارت آپ ویکند و استارت آپ گرایند؟!
استارتاپ ویکند یک رویداد آموزشی است که در آن علاقهمندان برای انجام فعالیتهای استارتاپی دور هم گرد آمده و در ابتدا آموزشهایی را در خصوص نحوهی راهاندازی استارت آپ و مدلهای درآمدی دریافت میکنند و در ادامه اقدام به تشکیل تیم کرده و شروع به ایدهپردازی میکنند. در پایان رویداد نیز منتورهای کسبوکار (داوران) ایدهها را بررسی کرده و تیمهای منتخب با برترین ایدهها برگزیده میشوند.
در سوی دیگر استارتاپ گرایند رویدادی است که در آن کارآفرینان و صاحبین کسبوکار جمع شده و از تجربیات و دانستههای خود برای سایر شرکتکنندگان صحبت میکنند. مزیت شرکت در استارتاپ گرایند این است که میتوانید در آن با سایر علاقهمندان به فعالیتهای استارتاپی آشنا شده و تیمسازی کنید.
پس اگر تمایل دارید بیشتر با فعالیتهای استارتاپی آشنا شوید و کسبوکار خود را راهاندازی کنید، شرکت در اینگونه رویدادها میتواند شروع خوبی برایتان باشد، شما چه تجربیاتی در این خصوص دارید؟
منابع مالی یک استارتاپ چیست؟
مانند شرکتهای تجاری بزرگ یا متوسط، یک Startup نیز میتواند به خوبی جذب سرمایه کند و با استفاده از آن بیزینس خود را توسعه دهد. انواع مختلفی از این سرمایه گذاران وجود دارند که در مراحل مختلف رشد Startupها به کمک آنها میآیند تا پیشرفت آنها را تضمین کنند و شرایط را برای ورود به بازارهای بزرگتر فراهم کنند.
در ادامه چند شرکت سرمایه گذاری مهم و چند روش جذب سرمایه در این حوزه معرفی میشود.
سرمایه گذاران فرشته کسب و کار
فرشتگان کسب و کار سرمایه گذاران خصوصی به شمار میروند که در مرحله بذر به کمک یک شرکت استارتاپی میآیند. به این نوع سرمایه گذاران فرشته گفته میشود چرا که در مرحله مهم و حیاتی به شرکتها کمک میکنند تا از شرایط بحرانی خود عبور کرده و به مرحله خوبی از رشد دست پیدا کنند. در صورتی که روابط خوبی داشته باشید و با مدیران این شرکتهای سرمایه گذاری صحبت کنید، جذب یک سرمایه گذار فرشته کار چندان سختی نخواهد بود.
از اساسیترین نکات برای جذب یک سرمایه گذار Angel Investor داشتن تجربه کافی و حرفهای مکاتبه است تا بتوانید با مسئولان این نوع شرکتها وارد مذاکره شوید.
سرمایه گذاران خطرپذیر
سرمایه گذاران VC از مهمترین و شناخته شدهترین شرکتهایی هستند که روی استارتاپها سرمایه گذاری میکنند تا آنها را به دنیای بهتری در حوزه بیزینس راهنمایی کنند. سرمایه گذاران خطرپذیر بیشتر روی استارتاپهایی تمرکز دارند که احتمال بازگشت سرمایه بیشتری در مورد آنها وجود دارد. در صورتی که یک جستجوی ساده در اینترنت انجام دهید، طیف وسیعی از این سرمایه گذاران را خواهید یافت که بر اساس حوزه کاری باید یک یا چند مورد از آنها را انتخاب کنید.
مراکز رشد
مراکز رشد از مهمترین بخشها برای افزایش توانایی یک استارتاپ هستند و این مراکز در یک بازه مشخص به کمک استارتاپها میآیند. دوره زمانی که مراکز رشد در کنار استارتاپها باقی میمانند متغیر است اما میتوان بازه زمانی سه ماه تا یک سال را برای آن متصور شد. تقریبا تمامی مراکز رشد خدمات مشاورهای تجارت را نیز ارائه میدهند و بسیاری از آنها سرمایهای را نیز برای استارتاپ فراهم میکنند.
درست است که بیشتر مراکز رشد علاقهای به دریافت سهام و کسب سود زیاد ندارند، اما ممکن است بعضی از آنها در قبال ارائه خدمات مشاورهای درخواست سهام و بازگشت سرمایه را نیز داشته باشند.
شتاب دهندهها
تا به این جای کار با سه نوع سرمایه گذار روی استارتاپها آشنا شدهاید و میدانید که هر کدام از آنها با هدف خاص و در زمان مشخصی به سمت سرمایه گذاری روی یک شرکت استارتاپی حرکت میکنند. در کنار این سه مورد، یک بخش شتاب دهنده نیز وجود دارد که بازه زمانی همراهی آنها با شرکتها بین سه ماه تا شش ماه متغیر است. این سرمایه گذارها نیز به صورت دقیق و تخصصی مشاورههایی را در اختیار شرکتهای هدف قرار میدهند و باید اشاره کرد که این مشاورهها کمک زیادی به توسعه یک Startup و رشد آن خواهد کرد.
مرحله همراهی شتابدهندهها با شرکتهای استارتاپی در مراحل اولیه است و همان طور که از نام آنها پیدا است، این شرکتها با ارائه مشاوره و سرمایه گذاری زمانی، کمک به توسعه آن خواهند کرد.
وامهای بانکی
استارتاپها میتوانند در نقطه شروع به دنبال تاسیس تجارت با هزینههای شخصی باشند. با این حال، در صورتی که سرمایه مورد نیاز بسیار زیاد باشد، معمولا از وامهای بانکی استفاده میشود. البته، دقت داشته باشید که وام بانکی روشی امن به شمار نمیرود و در صورتی که یک ایده با شکست مواجه شود، مطمئنا بازگرداندن سرمایه بسیار دشوار خواهد بود.
سرمایههای شخصی
یکی از مرسومترین روشهای تامین سرمایه در قدم ابتدایی تاسیس یک شرکت سرمایههای شخصی یا سرمایههایی است که دوستان یا آشنایان در اختیار شما قرار میدهند. دقت داشته باشید که این سرمایهها در بسیاری از موارد امنتر و مطمئنتر از وامهای بانکی خواهد بود و در قبال آن، میتوان در مورد تقسیم سهام نیز مزایایی را برای تامین کننده سرمایه در نظر گرفت.
وامهای بلاعوض دولتی
در کشورهای پیشرفته، دولت وامهای بلاعوض و گرنتهایی را در اختیار شرکتها قرار میدهد تا مرحله رشد خود را با موفقیت پشت سر بگذارند. برای نمونه، پاداشی برای شرکتهای کوچک در کشور کانادا وجود دارد که به آنها کمک میکند تا به صورت آنلاین بیزینس خود را شروع کنند. همچنین، امکان دریافت کمک هزینهها برای بین المللی شدن نیز برای شرکتهای خرد تا متوسط در این کشور وجود دارد.
نحوه تقسیم سهام استارتاپ
تقسیم سهام در استارتاپها باید در مراحل اولیه و در زمان جذب سرمایه گذار مشخص شود. این تقسیم سهام در مورد انواع شرکتهای سرمایه گذاری و در روشهای مختلف تامین سرمایه متفاوت است و شرکتهای سرمایه گذاری خطرپذیر، فرشته کسب و کار و شتابدهندهها هر کدام قوانین خاص خود را در این مورد دارند.
حتی در خود شرکتهای خطرپذیر هم مدلهای مختلفی برای تقسیم سهام وجود دارد و بر اساس سیاست هر یک از شرکتهای خطرپذیر باید نحوه تقسیم سهام و بازگشت سرمایه مشخص شود. تقسیم سهام در شرکتهای استارتاپی روشی معمول است و در اکثر آنها این سهام بین چند گروه یا چند شخص تقسیم میشود تا نقش هر یک به صورت دقیق مشخص شود.
بهترین ایدههای تشکیل استارتاپ چیست؟
با کمی جستجو میتوانید بهترین ایدههای تشکیل استارتاپ خوب را بیابید که طیف وسیعی را شامل میشود. شاید ایده شما به صورت کاملا خلاقانه باشد که مشابه آن تا کنون وجود نداشته است. در کنار آن، شما میتوانید از ایدههای دیگر موفق نیز استفاده کنید و به نوعی یک Startup الهام گرفته از ایدههای کنونی را تشکیل دهید.
با نگاهی به موارد زیر میتوانید چند مورد از ایدههای خوب و قابل اتکا را مشاهده کنید.
محتوای آموزشی برای تشکیل استارت آپ
محتوای آموزشی همواره دارای طرفداران پر و پا قرصی است و شما با تاسیس یک شرکت کوچک میتوانید محتواهایی را به اشتراک بگذارید که مخاطب آنها اهالی علم و حتی محصلان هستند. امروزه اکثر کاربران انتظار دارند مهارتهای جدید را از طریق محتوای آنلاین بیاموزند که دسترسی به آن آسانتر و سریعتر است.
شرکت تحویل غذا برای تشکیل استارت آپ
در بسیاری از مناطق دسترسی آسان و سریع به غذاهای آماده کمی مشکل است اما مردم آن علاقه زیادی به سفارش غذاهای با کیفیت به صورت آنلاین دارند. با نگاهی به لیست بهترین استارتاپهای جهان میتوانید مشاهده کنید که شرکتهای تحویل و آماده سازی غذا جزو موفقترین ها هستند و در این مسیر شما برای تشکیل چنین بیزینسی نیاز به سرمایههای هنگفتی هم نخواهید داشت.
شرکت مدیریت رویدادها برای تشکیل استارت آپ
برای مدیریت رویدادها فرصتهای شغلی بسیار عالی وجود دارد که با تشکیل یک شرکت مدیریتی میتوان به مزایای خوبی در این حوزه دست پیدا کرد. مدیریت رویدادها یکی از پر تقاضاترین خدمات در کل کشورها است و در کشورهای پیشرفته هم نیاز به متخصصان این حوزه بسیار زیاد است.
توسعه وب برای تشکیل استارت آپ
شرکتهای توسعه وب و برنامه نویسی جزو برترین و موفقترین شرکتها در جهان به شمار میروند و باید اشاره کرد که در این بخش تقاضا بسیار خوب است. با تاسیس یک استارتاپ میتوانید در شرایط عالی به سمت کسب درآمد حرکت کنید و در ابتدا نیازی به هزینههای بسیار زیاد نخواهد بود.
توسعه راه حلهای هوش مصنوعی برای تشکیل استارت آپ
در صورتی که به دنبال یک ایده خوب میگردید و در حوزه مهندسی کامپیوتر تجربه خوبی دارید، ورود به حوزه هوش مصنوعی بهترین گزینه است. امروزه اکثر بیزینسها به دنبال بهینه سازی و رسیدن به بهترین بازدهی کار هستند و هوش مصنوعی در این مورد بهترین روشها را پیش روی شما قرار خواهد داد.
مزایای تاسیس استارتاپ چیست؟
در مورد مزایایی که یک شرکت استارتاپی فراهم میکند، میتوان بسیاری از موارد را عنوان کرد. اولین مزیتی که یک Startup فراهم میکند، امکان یادگیری بیزینس در مسیر پیشرفت است و شما پس از تاسیس آن بر اساس یک ایده خوب میتوانید به دنبال بارور کردن ایده تجاری خودتان باشید. مزیت دیگر در شرکتهای استارتاپی امکان خلاقیت و نوآوری است و در واقع، این نوع شرکتها بر اساس طرحهای خلاقانه پایه گذاری میشوند.
در اکثر موارد در صورتی که یک شرکت Startup بتواند مراحل اولیه رشد را پشت سر بگذارد، مستعد جذب سرمایههای هنگفت است. با این کار میتوان به توسعه شرکت در بازارهای دیگر فکر کرد و به دنبال استخدام افراد جدید بود. معمولا استارتاپها را میتوان با سرمایههای معمولی شروع کرد و در مقایسه با شرکتهای بزرگ و پیشرفته، استارتاپها نیاز به سرمایه اولیه کمتری دارند. به همین دلیل است که بسیاری از افراد تازه کار سعی دارند تا بیزینس خود را با تاسیس یک Startup شروع کنند.
اگر کمی در مورد شرکتهای بزرگ کنونی تحقیق کنید مشاهده خواهید کرد که در ابتدا با یک ایده کوچک شروع کردهاند که نیاز به سرمایه بسیار بالایی هم نداشته است.
معایب تاسیس استارتاپ چیست؟
در کنار بسیاری از مزایای تاسیس استارتاپ معایبی نیز برای آن وجود دارد. بزرگترین عیب یک شرکت استارتاپی را میتوان ریسک بالا در مورد شکست آن دانست و در صورتی که در ابتدا تحلیل درستی از بازار وجود نداشته باشد، ممکن است یک ایده تجاری در کمتر از یک یا دو سال با شکست مواجه شود.
به همین دلیل است که متخصصان تجارت همواره توصیه میکنند پس از خلق یک ایده در مورد بازار هدف خوب تحقیق کنید و شرایط تقاضا را در آن مشاهده کنید. از دیگر معایب این نوع شرکتها این است که شما نیاز دارید تا مراحل اولیه رشد را طی کنید تا بتوانید سرمایههای قابل توجهی را برای توسعه آن جذب کنید.
در کنار این موضوع، اگر ایده شما در بازار هدف خلاقانه و منحصر به فرد نباشد، ممکن است در زمان کوتاهی با شکست مواجه شوید. بر این اساس نکته اصلی در موفقیت خلق یک ایده نوآورانه است که در بازار هدف بتواند به خوبی محبوبیت به دست آورد.